سید مسعود آریادوست: بحث ارزهای دیجیتال روز به روز در حال داغتر شدن است. در ایران این مساله از دو لحاظ حایز اهمیت میباشد. یکی قیمت پایین انرژی و دیگری نرخ بالای بیکاری. این دو مساله دست در دست هم داده تا گرایش کشور به این موضوع جدیت بیشتری به خود بگیرد. ولی گنگ بودن این فعالیت اقتصادی منجر شده که استخراج ارز دیجیتالی چندان فراگیر نباشد. بررسیها نشان میدهد که جامعه ایران تشنه این فعالیت اقتصادی است. به گفته کامران نداری، اقتصاددان و استاد دانشگاه، بدنه دانشگاهی کشور برای اطلاع رسانی در این خصوص باید اقدام کند.
ندری گفت: عمدتا در ایران از طریق برخی صرافیها استخراج رمزارزها صورت میگیرد. این مساله میتواند تا حدودی اشتغال ایجاد کند. اما این نوع اشتغال، از منظر اقتصاد کلان، اشتغال قابل قبولی نیست. در ایران کسانی که درجستجوی شغل هستند، تعدادشان بسیار زیاد است و البته فاقد تخصص لازم در جهت ورود به این عرصه هستند. این رمزارزها آنچنانکه باید فاقد پتانسیل لازم جهت اشتغالزایی لازماند. اما به هر حال به نوعی اشتغال منجر خواهد شد.
او در مورد درآمد این فعالیت اقتصادی تصریح کرد: این کار مقداری فنی و تخصصی است و البته کسانیکه که در کار استخراج این رمز ارزهای هستند به سرمایهگذاریهایی دارند. میزان این سرمایهگذاری مشخص نیست؛ ولی برای کسانیکه درگیر این کار می شوند باید درآمد قابل ملاحظهای را داشته باشد. در مجموع به نظر میرسد درآمد این فعالیت اقتصادی قابل قبول و چشمگیر است.
وی با اشاره به مشارکت دولت در این نوع از فعالیتهای اقتصادی گفت: ما در ایران معتقدیم که ورود دولتها به عرصههای مختلف اقتصادی میتواند به اقتصاد کشور کمک کند. ولی به نظر میآید این موضوع برعکس است. هرچه دولت در چنین حوزههایی کمتر دخالت کند، این حوزههای خود به خود رشد و توسعه پیدا میکنند. دولت فقط در مواری که احتمال سوء استفاده افراد و بحث تقلب و بینظمی در میان باشد میتواند وارد شود. مداخله دولتهای در امور اقتصاد صرفا در این حد توجیهپذیر است.
این پژوهشگر اقتصادی ابراز داشت: فعالیت در حیطه رمزارزها میتواند مشمول درآمدهای مالیاتی برای دولت شود؛ چراکه دولتها فضایی را فراهم کردهاند تا کار استخراج ارزهای دیجیتال صورت بگیرد. انرژی ارزان قیمتی که در ایران وجود دارد و دولت آنرا در اختیار مردم قرار میدهد، میتواند مشمول مالیات شود. مداخله دولت دراین حدود کمکرسان است تا سوء استفادهای صورت نگیرد.
وی در مورد هشدارهای مکرر بانک مرکزی در خصوص خرید و فروش ارز دیجیتال از سوی مردم تصریح کرد: شاهد هستیم که بانک مرکزی گاها در این خصوص هشدارهایی را میدهد. این هشدارها به بیاطلاعی و کماطلاعی مردم باز می گردد. نوسانات شدید این ارزها را نباید فراموش کنیم که این به نوبه خود میتواند منجر به زیان و ضرر مردم شود. هشدار بانک مرکزی بیشتر از این جهت است که مردم مراقب سرمایه خود باشند. مردم اگر متضرر شوند، در نهایت سراغ دولت میآیند که چرا دولت هشدار نداد. لذا از اکنون بانک مرکزی و دولت هشدارهای لازم را صادر میکنند. مردم نباید ضمن مشاهده سود بالا وارد هر نوع فعالیتی شوند. باید به هشدارهای بانک مرکزی توجه کنند. فعالیت موسسههای اعتباری را نباید فراموش کنیم. دولت نمیاتوند مانع از هر نوع عملکرد اقتصادی در کشور شود. نهایت کاری که میاتوند انجام دهد همین هشدار به پر ریسک بودن فعالیت مذکور است.
او در پاسخ به این سوال که آیا اکنون زمان ورود بدنه دانشگاهی کشور جهت اطلاعرسانی عمومی در خصوص جریان ارز دیجیتال نیست، گفت: از بدنه دانشگاهی کشور این انتظار میرود که این کار را انجام بدهد. چونکه بخشی از این رویکرد مربوط به بحثهای تکنیکی و فنی است که برای همه افراد قابل فهم نیست. از دانشگاهیان انتظار است که بخشهای سخت این فعالیت اقتصادی را به زبان ساده تعبیر کند که متاسفانه تا کنون این کار صورت نگرفته است. ما از دانشگاهیان خود نخواستهایم که مباحث فنی و پیچیده را در قالبی ساده و جدی که برای عموم مردم قابل فهم باشد، ابراز کنند و اطلاعات اولیه را به نوعی در اختیار مردم قرار دهند تا آگاهی آنها افزایش یافته و از عهده این کار بسیار سخت برآیند. هر چند که این روند هم برای دانشگاهیان روند سادهای نیست.
وی ادامه داد: واقعیت این است که از دانشگاهیان ما نمی توان انتظار زیادی داشت. به خاطر مداخلاتی که دولتها در حوزه دانشگاه داشتهاند از دانشگاهیان انتظار زیاد نمیتوان داشت. نظام انگیزشی که در اثر سیاستهای غلط بر دانشگاه حکمفرما شده، دانشگاهیان را به سمت و سوی دیگری سوق داده است. این نظام انگیزشی، دانشگاهیان را به سمت چاپ مقالات بسیار سنگین و تکنیکی کشانده که حتی ممکن است خود آنها هم از آن استفاده چندانی نبرند. مجلات علمی پژوهشی نمونه این کار است که روز به روز در حال افزایش میباشند. این همان نظامی است که وزارت علوم تعریف کرده است. متاسفانه وزارت علوم و دولت به معنای عام آن نتوانستهاند نظام انگیزشی خوبی را برای دانشگاهیان به ارمغان آورند.
این پژوهشگر اقتصاد ابراز داشت: ما در ایران پتانسیل زیادی داریم. همچنین در حوزه رمزارزها نیز این پتانسیل وجود دارد. اما اینکه برخی کارها منجربه تحولات و انقلاب عمیق اقتصادی شود، باید گفت که فعلا این رمزارزها، چنین پتانسیلی را در کشور ندارند. در حال حاضر این دانش را مثل سایر حوزههای دیگر، دانشی وارداتی میدانیم. در این حوزه ما فعلا پیشتاز نیستیم. در کشورهای دیگر که حوزه رمزارزها تاسیس شده و توسعه پیدا کرده است، تحول آنچنانی در حوزه اقتصاد ایجاد نشده است و هنوز نتواسنتهاند این رمزارزها را جایگزین پولهای رسمی کشورها کنند. به نظر من این کار عملی نخواهد شد که به نوبه خود دلایل خاصی دارد.
وی با اشاره به فرجام ارزهای دیجیتال در ایران گفت: اگر دولتها به خوبی و مفیدی تمام در این موضوع مداخله کنند، صرفا یارانههای پنهان و انرژی ارزان در اختیار گروه خاصی قرار نگیرد، این در کنار سایر فعالتهای دیگر میتواند به اقتصاد کشور کمک کند. متاسافانه اکنون بحث رمزارز نیست؛ اینجا بحث انرژی ارزان قیمتی است که از آن استفاده میکنند که به ضرر سایر افراد جامعه هم تمام میشود. انگار دولت دارد به این افراد کمک میکند و به سایرین کمکی نمیکند. اگر دولت بتواند به این مشکلات برسد و یارانه بخض انرژی را حل و فصل کند، کسی که رمزارز استخراج میکند؟، هزینه واقعی آن را هم باید پرداخت کند. او از حق سایر افرد مستضعف که یارانه به آنها باید تعلق بگیرد استفاده میکند و پولدار میشود. این موضوع به اقتصاد کشور کمکی نمیکند و صرفا باعث پولدار شدن عدهای خاص خواهد شد.
نظر شما